برگ چنار
در زبان درختی، فهمیدن لهجه برگی از لهجه تنهای آسانتر است.البته برگ بعضی از درختها مثل چنار،فقط هفت، هشت ماه از سال حرف میزند.از شروع بهار تا اواسط پاییز.برگها در مدت حیات، مشغول فتوسنتز،تنفس و به طور کلی مشغول تصفیه هوا هستند.آنها آنقدر کار میکنند و حرف میزنند که دست آخر از ساقه غش میکنند روی زمین.
اگر برگ چنار را تا وقتی که روی درخت هست ببینی، متوجه میشوی که خیلی شبیه پنجه دست است(به همین خاطر به آن پنجهای میگویند)؛ البته دستی که دور تا دورش کمی دندانه دارد!
آرایش برگها
برگها توسط دمبرگ به ساقه وصل شدهاند. برگهای جوان چنارکمی کرک دارند، اما وقتی پیر می شوند، کرکشان هم میریزد!
ماشاءالله این طبیبهای قدیمی؛ عرق هر چی گل و گیاه بود را میگرفتند و توی شیشه میکردند.آن قدیمها که باشگاه پرورش اندام و این حرفها در کار نبود.آنهایی که میخواستند چاق بشوند و هیکل میکلی میزان کنند، میرفتند عطاری،یک شیشه عرق برگ چنار میخریدند و نوش جان میکردند.تازه با خوردن این عرق، اگر خشی هم در صدایشان بود و یا تنگی نفسی، چیزی داشتند،آن هم برطرف میشد و خلاصه اینکه خیلی خوش میگذشت!
قدیمیترین درخت ایران،یک چنار 1150 ساله است که در روستایی در خراسان شمالی زندگی میکند.قد آن حدود 21 متر ناقابل است.نامبرده قطعاً بسکتبال که نمیتوانسته بازی کند، پس حتماً حلقه تور را نگه میداشته!